انشا درمورد حسم نسبت به عید تاج میدم

هر سال حوالی روزهای پایانی زمستان که می شود جنب و جوش و هیجان خاصی در همه جا ایجاد می شود. شور و اشتیاقی که نشان از آمدن روزهای بسیار با شکوه می دهد، روزهایی به زیبایی بهار و به مبارکی عید نوروز باستانی. عید نوروز که از ذوق و قریحه سرشار گذشتگان ما ایرانی ها سرچشمه گرفته است یکی از پر معناترین عیدهای سال است، عید خجسته ای که آداب بسیار نیکو و با ارزشی در دل خود دارد و از ابتدایش که لحظه تحویل سال است تا انتهایش که سیزده روز است از بهترین رسم و رسوم ایرانی، سرشار می باشدمن عید نوروز را دوست دارم، نه فقط به خاطر بهارش، نه فقط به خاطر تحویل سال و دید و بازدیدهایش، نه فقط به خاطر سیزده به در و سفره هفت سینش، بلکه به خاطر آن که یادآور ایرانی بودن من است، یادآور این که در سرزمین دلیران و فرهیختگان پا به عرصه وجود گذاشته ام و قلبم از افتخار و غرور به ایرانی بودنم لبریز می باشد. من عید نوروز را دوست دارم نه فقط به خاطر تعطیلات و مسافرت ها و گشت و گذارهایش، نه فقط به خاطر رسم و رسوم و آداب چشمگیرش، بلکه به خاطر اهمیت زیادی که به در کنار هم بودن ها داده است، به خاطر این که به من می گوید از تبار مردمانی نیک صفت و مهربان هستم که برای هر لحظه در کنار هم بودن بهانه ای می یافتند و ارزش لحظه های قشنگ زندگی را خوب می دانسته اند. عید نوروز در راه است، عید مبارکی که با ایام پر برکت ماه رمضان وزین تر شده و امیدواریم به لطف و رحمت پروردگار، ایران عزیزمان از برکت این اعیاد بهره مند باشد. تاج لطفاً

بنویس هیچ حسی ندارم